در این زمینه روزنامه اینترنتی فراز را با کریم خمسه کارشناس حوزه پرداخت الکترونیک در رابطه کیف پول الکترونیک و مشکلات و موانع آن و همچنین مشکلات فعلی نظام پرداخت الکترونیک گفتگویی انجام داد که در پی می آید:
در ابتدا میخواستم تعریفی از کیف پول الکترونیکی داشته باشید.
کیف پول از لحاظ کاربردی یعنی یک ارزش الکترونیکی که وابسته به حساب بانکی نیست. و نقش آن مانند کیف پول است که اگر به عنوان مثال کیف پول گم شود دیگر قابل دستیابی نیست در صورتیکه پول در حساب بانکی گم نمیشود و اگر ابزار دسترسی به حساب بانکی گم شود با مراجعه به بانک مجددا ابزار جدیدی دریافت میکنید و ادامه خدمات را دریافت میکنید. از نظر تکنیکی اینکه این کیف پول مبتنی بر موبایل یا کارت یا هر چیز دیگری باشد بسته به تکنولوژیهای به کار رفته در آن دارد که کاملا متفاوت هستند.این کیف پول هم آنلاین و هم آفلاین میتواند باشد و هیچ الزام تکنیکی و فنی ندارید. در کشور ما سابقه ورود کیف پول الکترونیکی به حدود 20 سال پیش باز میگردد که کیف پول را به صورت آفلاین ارائه میدادیم مثل ثمین کارت. اما در حال حاضر به دلیل فراگیر شدن موبایل و تلفن همراه ، ارزانترین ابزاری که بتوان به عنوان کیف پول استفاده کرد تلفن همراه است. البته استفاده از تکنولوژیهای جدید باعث بهتر شدن وضعیت و خدمات استفاده از کیف پول شده است، مثلا در گذشته همانطور که عنوان شد به دلیل قابلیت تجاری سازی و ارزانتر نمودن کیف پول الکترونیکی ، برای دسترسی بیشتر همگانی، برخی کاربردهای آن را کاهش داده بودند مثلا دیگر امکان صدور کیف پول المثنی نبود اما در حال حاضر همانطور که میتوان اطلاعات تلفن همراه را برگردادند امکان بازگرداندن مجدد ارزش کیف پول در صورت گمشدن یا دزدیه شدن آن وجود دارد. البته همواره کیف پولهای الکترونیکی دارای ارزش بالایی نبوده و بیشتر به عنوان یک وسیله دم دستی استفاده میشد که چون رمز نداشته ،برای استفاده از کارهای روزمره استفاده میشد و این سهولت در استفاده با محدودیت ارزشی همراه بود تا ریسک استفاده از آن بالا نباشد. در مجموع در حال حاضر و با پیشرفت تکنولوژی، سادهترین بخش در فناوری کیف پول قسمت فنی آن است که دست سرویسدهندگان برای انجام کارها به لحاظ فنی باز است.
در حال حاضر مهمترین مشکل استفاده از کیف پول در کشور چیست؟
کیفپول الکترونیکی در واقع به عنوان یک راهحل ارزانتر در مقابل استفاده از کارتها مطرح شدند. اما در کشور ما هزینه استفاده از کارت برای مصرفکننده و هم برای پذیرنده کارت صفر است . یعنی وقتی شما کالایی میخرید درست به اندازه قیمت کالا از حساب شما کم میشود و به همان اندازه به حساب فروشگاه واریز میشود ، بنابراین هزینه تراکنش با کارت بانکی برای استفادهکننده صفر است. از طرف دیگر از لحاظ مبلغی نیز شما میتوانید از هزار تومان تا هر مبلغی را کارت بکشید بنابراین در حال حاضر از کارتهای بانکی ارزانتر وسیلهای در کشور ما نیست. در نتیجه عملا امکان رقابت بین کیف پول الکترونیکی و کارتهای بانکی نیست. در حال حاضر کارتهای بانکی سرویسی فراگیر، همه جایی و بدون محدودیت در استفاده و از همه مهمتر بدون هزینه است . با این شرایط گفته شده به نظر شما استفاده از کیف پول الکترونیکی عقلانی هست؟
یعنی شما معتقدید تا وقتی دریافت کارمزد از تراکنشها صورت نگیرد عملا استفاده از کیف پول توجیه اقتصادی ندارد؟
تا وقتی که مدل کارمزد صفر فعلی در کشور رایج است چند مقوله شکل نمیگیرد یکی بحث کارت اعتباری در همان مفهوم بینالمللی آن و یکی هم بحث کیف پول است. به عبارت دیگر ما میخواهیم در کویر گندم بکاریم و داریم درباره اینکه با چه وسیلهای محصول را برداشت کنیم صحبت میکنیم در حالیکه این زمین حاصلخیز نیست. به طور مشابه در ساختار تراکنش الکترونیکی کشور عملا کیف پول به عمل نمیآید و واقعا هم با شرایط کنونی چه نیازی به استفاده از کیف پول الکترونیک هست؟ در واقع یکسری جوان عاشق فن در کشور ، اپلیکیشن طراحی میکنند و میبینند که در کشور کیف پول الکترونیکی نیست و در نتیجه فشار رسانهای ایجاد میکنند که در کیف پول الترونیکی نیست ، مسئولین بانک مرکزی هم مجبور به واکنش هستند و میخواهند چارچوب برای آن فراهم کنند اما واقعا کیف پول الکترونیک کدام فشار زندگی ما را کاهش میدهد. در واقع اگر صنعت کارت ما به این گستردگی نبود یا اگر صنعت کارت ما رایگان نبود جا برای کیف پول بود اما با این شرایط عملا کیف پول الکترونیک رشدی نخواهد داشت.
در حال حاضر برخی اپلیکیشنها در کشور برای خود کیف پول درست کردند مثلا شرکتهای تاکسی اینترنتی ، فروشگاههای آنلاین و ... ، آیا اینها مصداق کیف پول الکترونیک را دارد یا خیر؟
اگر به حدود 25 سال پیش برگردید مخابرات اقدام به فروش کارت تلفن میکرد، اگر به مصوبات آن موقع نگاه کنید شرکت مخابرات از بندی از قانون استفاده کرد که میگوید صدور کارت فقط برای موسسات مالی و اعتباری و بانکها مجاز است مگر برای شرکتها جهت پیشفروش خدمات خودشان . که مخابرات آن زمان از این بند پیشفروش خدمات برای صدور کارت تلفن استفاده کرده بود. این موضوعی که به عنوان کیف پول در اپلیکیشنها مطرح است عملا همان پیشخرید کالا و خدمات از همان اپلیکیشن است. آن چیزی که ما به عنوان کیف پول الکترونیکی به عنوان یک ابزار معامله و تجارت عام بین مردم باشد با این کیف پول اپلیکیشنها متفاوت است.
آیا راه حلی برای تغییر شرایط موجود وجود دارد؟
بهترین کاری میشود کرد این است که بانک مرکزی به جای اینکه مفهومی به نام کیف پول را راهاندازی و اجرا کند ، تراکنشها را از تراکنش کارت به تراکنش اپلیکیشن انتقال دهد، بدین صورت هزینه نگهداری شبکه پرداخت هم پایین میآید . یا مثلا میتوان برای تراکنشهای خرد مثلا تا 30 هزار تومان کارمزد از پذیرنده یا صاحب کارت اخذ شود. البته باید ارادهای در این زمینه وجود داشته باشد.
یعنی شما معتقدید ارادهای برای تغییر نظام تراکنش فعلی در مسئولین وجود ندارد؟
در حال حاضر به طور مرتب چندین سال است که سالی 20 درصد بر میزان تراکنشهای کشور اضافه میشود و ما الان چند سال است به حد اشباع رسیدیم . با توجه به اینکه چندین سال است که عملا اسکناس از مبادلات کنار رفته است ، این 20 درصد اضافه شدن یعنی شما 20 درصد بیشتر خرید کردید یا سالی 20 درصد بیشتر رستوران، سینما، استخر رفتید و این موضوع هر سال در حال تکرار است. یعنی انگار عدهای در کشور در حال تراکنشسازی هستند . افزایش سالانه تراکنشها به این میزان و هرساله مشکوک است و نیاز به بررسی دارد. الان شما میزان فروش شارژ تلفن در شبکه شتاب و شاپرک موجود است مجموع جمع اینها اگر محاسبه شود آنگاه بیاییم با میزان فروش شارژ سه تا اپراتور کشور در این زمینه مقایسه کنیم و ببینیم آیا اینها با هم تناسب دارند یا خیر؟ یعنی ما ساختاری با نظام دریافت و پرداختمان درست کردیم که به رغم محاسن آن از قبیل گستردگی،فراگیری و قابل اعتماد بودن آن ، تبدیل به آفت اقتصاد کشور شده است و فساد مالی را در آن افزایش میدهد.
راه حلی برای خروج از این وضعیت وجود دارد؟
همانطور که قبلا عرض شد اراده تغییر است که پیش از این بانک مرکزی به سمت آن رفته است اما قادر به تغییر آن نشده است و متوقف شد و در حال حاضر ارادهای به تغییر در بانک مرکزی نیست در نتیجه باید ورود حاکمیتی صورت گیرد تا مسئله حل شود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟